اديان ابراهيمى(تسنن)
مشهورترين تدوين كنندگان احاديث امام مهدى، از اهل سنّت، ايناناند :
1- ابوبكر بن أبى خيثمة وفات (279 ه)
2- نعيم بن حمّاد المروزى (وفات 288 ه)
3- ابوحسين بن المنادى (وفات 336 ه)
4- ابونعيم اصفهانى (وفات 430 ه)
5- ابوالعلاء عطار همدانى (وفات 569 ه)
6- عبدالغنى مقدسى (وفات 600 ه)
7- ابن عربى اندلسى (وفات 638 ه)
8- سعدالدين الطمويى (وفات 650 ه)
9- ابوعبداللّه كنجى شافعى (وفات 658)
10- يوسف بن يحيى المقدسى (وفات 658)
11- ابن قيّم جوزيه (وفات 685 ه)
12- ابن كثير دمشقى (وفات 774 ه)
13- جلال الدين سيوطى(وفات 911 ه)
14- شهاب الدين ابن حجر مكّى (وفات 974 ه)
15- على بن حسام الدين متقى هندى (وفات 975 ه)
16- نورالدين على قارى هروى (وفات 1014 ه)
17- محمد بن على شوكانى (وفات 1250 ه)
18- احمد بن صديق غمارى (وفات 1380 ه)
ابن خلكان اشعرى شافعى
ابن خلكان اشعرى شافعى (متوفّاى سال 681 هجرى قمرى) دانشمند مشهور و مورّخ نامى، معروف به «قاضى القضات» در تاريخ مشهورش «وفيات الأعيان» در پايان شرح حال آن حضرت مى نويسد:
«. . . ابوالقاسم محمّد بن الحسن العسكرى دوازدهمين امام ـ به اعتقاد اماميّه ـ و معروف به «حجّت» است. او همان كسى است كه شيعه عقيده دارد او «منتظر»، «قائم» و «مهدى» است. وى صاحب سرداب است! آراى شيعه درباره او زياد است. شيعيان انتظار دارند كه او در آخر الزمان از سرداب سامرّا بيرون آيد! ولادتش در سال 255 هجرى قمرى است. هنگام وفات پدرش پنج ساله بود».
در اين گفتار، هرچند كه خود ابن خلكان نمى گويد كه اين ابوالقاسم محمّد بن الحسن العسكرى همان مهدى موعود است، و مى گويد: «دوازدهمين امام به اعتقاد اماميه و معروف به «حجّت» است»; ولى جاى آن دارد كه بپرسيم؟ اين ابو القاسم محمّد بن الحسن العسكرى(عليه السلام) كه هم نام و هم كنيه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) و نهمين فرزند برگزيده حسين بن على(عليه السلام) است، و خود قاضى القضات هم تاريخ ولادت او را نقل كرده و مى گويد: شيعه عقيده دارد كه او «منتظر، قائم و مهدى» است، چه كسى است؟
چرا قاضى القضات از سرنوشت او چيزى نمى گويد؟ و چرا به مهدى موعود بودنش اعتراف نمى كند؟
مگر پيامبر اكرم نفرموده است: «مهدى» از فرزندان من، از فرزندان على و زهرا(عليهما السلام)، و از فرزندان امام حسين(عليه السلام) است؟ مگر خود علماى اهل سنّت پدرانش را تا امام حسن عسكرى(عليه السلام)نام نبرده اند؟ و مگر هركدام از آنان را بهترين فرد عصر خويش و شاخه زيباى درخت نبوّت ندانسته اند؟
بنابراين محمّد بن الحسن، به اعتراف كسانى كه نام او را ذكر نموده و تولّدش را پذيرفته و او را پسر امام حسن عسكرى(عليه السلام) معرفى كرده اند، چه كسى است؟
ابن طلحه كمال الدين
ابن طلحه كمال الدين شافعى(متوفاى654)در كتاب ارزشمندش به نام(مطالب السئول فى مناقب آل لرسول)) مى نويسد:
((اما در مناقب ابـو محمد حسن عسكرى همين بس كه بزرگترين منقبت و مزيتى كه خدا به او داده آن است كه مهدى مـوعود از صلب اوست... مادرش كنيزى است به نام صيقل و نام خودش محمد, كنيه اش ابوالقاسـم, لقبـش ((حجت)) و ((خلف صالح)) و به قـولى (( منتظر)) است.)
امام احمد حنبل، در كتاب «مسند» خود، از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) نقل مى كند كه فرمود:
«اُبشّركم بالمهدي، يُبعث في اُمّتي على اختلاف من الناس و زلازل، فيملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما مُلئت جوراً و ظلماً يرضى عنه ساكن السماء والأرض، يقسّم المال صحاحاً.
فقال له رجل: ما صحاحاً؟
قال(صلى الله عليه وآله وسلم):
بالسويّة بين الناس.
قال: ويملأ اللّه قلوب اُمّة محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) غنىً، ويسعهم عدله حتّى يأمر منادياً فيقول:
من له في مال حاجة؟ فما يقوم من الناس إلاّ رجلٌ، فيقول:
إئتِ السادن ـ يعني الخازن ـ فقل له:
إنّ المهدي يأمرك أن تعطيني مالاً، فيقول له: احث حتّى إذا جعله في حجره وأبرزه ندم فيقول: كنت أجشع اُمّة محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) نفساً أو عجز عنّي ما وسعهم.
قال: فيردّه فلا يقبلُ منه فيقال له: إنّا لا نأخذ شيئاً أعطيناه».
«شما را به ظهور مهدى(عليه السلام) بشارت مى دهم، او در ميان اُمّت من برانگيخته مى شود، ظهور وى پس از اختلاف زياد و تزلزل و عدم امنيّت خواهد بود.
پس از ظهور، زمين را پر از عدل و داد مى كند، همان گونه كه پر از ظلم و جور شده است. ساكنان آسمانها و زمين از او راضى مى شوند، و اموال را به طور صحيح تقسيم مى كند.
مردى پرسيد: معنى صحيح چيست؟
فرمود: مال را به طور مساوى در ميان مردم تقسيم مى نمايد.
سپس فرمود:
خداوند دلهاى پيروان محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) را پر از بى نيازى مى كند، و عدالت مهدى(عليه السلام) همه جا را فرا مى گيرد، تا آنجا كه دستور مى دهد كسى با صداى بلند اعلام كند: هركس نياز مالى دارد برخيزد. هيچ كس اظهار نياز نمى نمايد جز يك نفر.
امام دستور مى دهد نزد خزينه دار برود و به او بگويد: مهدى(عليه السلام) به تو فرمان مى دهد كه مالى در اختيار من قرار دهى.
خزينه دار مى گويد:
بگير، و دامن او را پر مى كند. چون در اختيار او قرار مى گيرد پشيمان مى شود كه چرا آزمند و حريص شده است. لذا مال را بر مى گرداند، ولى خزينه دار نمى پذيرد و مى گويد: ما آنچه را كه بخشيديم پس نمى گيريم».
همچنين امام احمد حنبل، در كتاب «مسند» خود از ابوسعيد خدرى نقل مى كند:
«قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم):
تملأ الارضُ ظلماً و جوراً، ثمّ يخرج رجل من عترتي يملك سبعاً ـ أو تسعاً ـ فيملأ الأرض قسطاً و عدلاً».
«پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
هنگامى فرا مى رسد كه زمين پر از ظلم و جور شود، آن وقت مردى از خاندان من قيام مى كند هفت ـ يا نُه ـ سال در روى زمين حكومت مى كند، و زمين را پر از عدل و داد مى نمايد».
بخارى (معروف به خواجه پارساى) مى گويد:
«ومناقب المهدي ـ رضي اللّه عنه ـ صاحب الزمان، الغائب عن الأعيان، الموجود في كلّ زمان، كثيرة. و قد تظاهرت الأخبار على ظهوره و إشراق نوره، يجدّد الشريعة المحمّديّة، و يجاهد في اللّه حقّ جهاده، و يطهّر من الأدناس أقطار بلاده، زمانه زمان المتّقين، و أصحابه خلصوا من الريب، وسلموا من العيب، وأخذوا بهديه وطريقه واهتدوا من الحقّ إلى تحقيقه، به ختمت الخلافة والإمامة، وهو الإمام من لدن مات أبوه إلى يوم القيامة، وعيسى(عليه السلام) يصلّي خلفه، ويصدّقه على دعواه ويدعو إلى ملّته الّتي هو عليها، والنبي(صلى الله عليه وآله وسلم) صاحب الملّة».
«مناقب حضرت مهدى صاحب الزمان(عليه السلام) كه از ديده ها پنهان و در هر زمانى حاضر است، فراوان است. احاديث بسيار زيادى رسيده است كه مهدى(عليه السلام) ظاهر مى شود و نور وجودش همه جا را روشن مى كند، و دين اسلام و شريعت محمّدى(صلى الله عليه وآله وسلم)را تجديد مى نمايد، و آن گونه كه بايد، در راه خدا جهاد مى كند، و سراسر مملكت اسلامى را در زمان خود از آلودگيها پاك مى سازد.
روزگار او روزگار پرهيزكاران است. كسانى كه به امامت او معتقدند از هر نكوهش و سرزنشى پيراسته اند كه راه حقّ را پيموده اند و به روش او گام برداشته اند و به راهنمايى او به شاهراه هدايت رسيده اند. امامت و پيشوايى اُمّت اسلامى به وسيله او پايان مى يابد.
او از روز وفات پدر بزرگوارش تا روز رستاخيز امام است. حضرت عيسى(عليه السلام) پشت سر او نماز مى گزارد، و او را در امامتش تصديق مى نمايد و مردمان را به دين و شريعت او كه همان شريعت پاك محمّدى است دعوت مى كند».
شيخ عبداللّه شبراوى شافعى
شيخ عبداللّه شبراوى شافعى (متوفّاى سال 1172 هجرى) كه يكى از بزرگترين علما و دانشمندان بنام مصر بوده و در نزد عوام، خواص، رجال دولت و فرمانروايان آن ديار، با مهابت و مقام عالى مى زيسته و در سال 1137 به رياست جامع «الازهر» رسيده است، در كتاب معروف خود «الاتحاف بحبّ الاشراف» درباره مهدى موعود(عليه السلام) چنين مى نويسد:
«دوازدهمين امام از امامان، ابوالقاسم محمّد حجّت است. گويند: مهدى منتظر اوست. امام محمّد حجّت بن الحسن در نيمه شعبان سال 255 متولّد گرديد و هم اوست كه ملقّب به مهدى و قائم و منتظر و خلف صالح و صاحب الزمان است و مشهورترين لقب او همان مهدى(عليه السلام)است. شيعه عقيده دارد مهدى موعودـ كه احاديث صحيحه درباره او وارد شده ـ همان پسر حسـن عسكرى است و در آخر الزمان ظهور خـواهد كرد, ولـى صحيح آن است كه او هنوز متولد نشده و در آينده متـولد مى شود واو از اشراف اهل بيت كريـم است. ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه ,ذيل خطبه 16 مى گويد:(اكثر محدثين عقيده دارنـد مهدى مـوعود از نسل فـاطمه (س) است و اصحـاب مـا معتزله آن را انكــار نـدارنـد و در كتب خـود به نام او تصـريح كـرده انـد و شيـوخ ما به او اعتـراف نمـوده انـدـ منتها او به عقيـده ما هنـوز متـولد نشـده و بعد متـولـد خـواهـد گرديد. ».
شيخ فريد الدين عطّار نيشابورى
شيخ فريد الدين عطّار نيشابورى ، عارف نامى قرن هفتم هجرى و مقتول در سال 627 هجرى قمرى، كه جلال الدين مولوى بلخى سراينده كتاب مشهور «مثنوى» با همه مقامى كه در عرفان دارد درباره وى مى گويد:
هفت شهر عشق را عطّار گشت***ما هنوز اندر خم يك كوچه ايم
وى در كتاب «مظهر الصفات» مى گويد:
مصطفى ختم رُسُل شد در جهان***مرتضى ختم ولايت در عيان
جمله فرزندان حيدر اوليا***جمله يك نورند حقّ كرد اين ندا
و بعد از آن كه بقيه ائمّه(عليهم السلام) را نام مى برد، وقتى كه به امام زمان حضرت بقية اللّه(عليه السلام)مى رسد، مى گويد:
صد هزاران اوليا روى زمين***از خدا خواهند مهدى را يقين
يا الهى مهديم از غيب آر***تا جهان عدل گردد آشكار
مهدى هادى است تاج اتقيا***بهترين خلق بُرج اوليا
اى ولاى تو معيّن آمده***بر دل و جانها همه روشن شده
اى تو ختم اولياى اين زمان***و زهمه معنى نهانى جان جان
اى تو هم پيدا و پنهان آمده***بنده عطّارت ثنا خوان آمده
كتانى مالكى
كتانى مالكى وى در كتاب نظم المتناثر من الحديث المتواتربعد از سرشمارى بيست تن از صحابه كه روايات مربوط به مهدى را روايت كرده اند مى گويد:
تنى چند از حافظ سخاوى نقل كرده اند كه آن روايات ، متواتر است و سخاوى اين مطلب را در كتاب فتح المغيث آورده و آنرا از ابوالحسن آبرى نقل كرده است كه روايت آن را اول اين رساله آمده است .
و در تاءليفى از ابوالعلاء ادريس حسين عراقى ، درباره مهدى چنين آمده است : مسلما روايات وى متواتر و يا نزديك به تواتر است و اضافه مى كند كه چند تن از حافظان و ناقدان روايت ، درباره بخش اول آن (متواتر) نظر قطعى داده اند.
و در شرح رساله از شيخ جوس چنين آمده است
: روايت مربوط به مهدى در روايات سخاوى وارد شده و به حد تواتر رسيده است و در شرح مواهب به نقل از ابوالحسن آبرى در مناقب شافعى مى گويد:
بر اساس اءخبار متواتر، مهدى از اين امت مى باشد و عيسى پشت سر او نماز مى گزارد، اين مطلب را در پاسخ به روايت ابن ماجه لامهدى الاعيسى آورده است .
شيخ حسن آبرى در كتاب مغانى الوفا بمعناى الاكتفامى گويد:
در زمينه آمدن مهدى و اينكه وى هفت سال فرمانروائى كرده و زمين را پر از عدل و داد مى كند، روايات از لحاظ كثرت راويان ، مستفيض و بلكه در حد تواتر، از پيامبر(ص ) روايت گرديده است . و در شرح عقيده شيخ محمد بن احمد سفاريتى حنبلى چنين آمده :
درباره ظهور مهدى روايات بسيار وارد شده كه به حد تواتر معنوى مى رسد و اين مطلب ميان دانشمندان اهل سنت شايع و رايج است بگونه ايكه جزء معتقدات آنان بشمار مى آيد، سپس پاره اى از روايات وارده در اين باره را از جمعى از صحابه نقل مى كند و پس از آن مى گويد:
روايات متعددى از صحابه ، چه آنها كه نامشان ذكر شده و چه آنها كه ذكر نشده و همچنين از تابعين نقل گرديده است كه روى هم رفته موجب يقين مى شود، بنابراين چنانكه ، نزد اهل فضل و دانش ثابت بوده و در اعتقادات اهل سنت و جماعت تدوين شده است ، ايمان و اعتقاد به ظهور مهدى واجب مى باشد .
ياقوت حموى
ياقوت حموى (متوفّاى سال 626 هجرى) دانشمند جغرافى دان مشهور، در كتاب «معجم البلدان» در لفظ «سامرّا» مى نويسد:
«سرداب معروف كه «شيعه» عقيده دارد مهدى آنها از آن بيرون مى آيددر مسجد جامع آن واقع است . . . سامرا در زمان مستعين ـ خليفه عباسى ـ به ويرانى گذاشت و در زمان معتضد به كلّى ويران شد به طورى كه جز زيارتگاهى كه شيعه معتقد است سرداب قائم مهدى در آن است چيزى از آن باقى نماند . . . و در سامرّا قبر امام على بن محمّد بن على بن موسى بن جعفر و قبر پسرش حسن عسكرى(عليهم السلام) قرار دارد، و هم در آنجا به عقيده شيعه اماميّه، مهدى منتظر غايب شد».
احمد ابن حنبل
مسند احمد ابن حنبل : اين كتاب از جمله منابع حديثي مورد وثوق اهل سنت است كه دهها حديث درباره ظهور حضرت مهدي (عليه السلام) در آن ذكر شده است و ما در اينجا به جهت كثرت احاديث تنها به ذكر چند حديث اكتفا مي كنيم؛ در حديثي از پيامبر امده است:
«مهدي (عليه السلام) از ميان امت من است عمر او كوتاه يا بلند باشد در هر حال هفت، هشت، يا نه، سال زندگي مي كند، زمين را از عدالت و برابري پر مي سازد و از زمين گياه و از آسمان باران فرستاده مي شود»، در حديث ديگري پيامبر (صلي الله عليه وآله) مي فرمايد: «شمارا به مهدي (عليه السلام) بشارت مي دهم كه در ميان امت من برانگيخته مي شود آنگاه كه مردم با يكديگر اختلاف مي كنند و زلزله زياد مي گردد.» در جاي ديگري از كتاب مسند امام احمد ابن حنبل آمده است: «مهدي (عليه السلام) از ميان ما اهل بيت است كه خداوند كار او را در عرض يك شب اصلاح مي كند.
پذيرش مسأله ظهور و حكومت امام مهدي (عليه السلام) در مسند احمد ابن حنبل به مانند ديگر منابع اهل سنت امري بسيار روشن وواضح مي باشد و براي اثبات وجود امام مهدي (عليه السلام) و حكومت جهاني ايشان نيازمند استدلالي بيش از اين نمي باشد.