ارايه معجزات

استفاده از شيوه ارايه معجزه يكى از روش‏هايى است كه امام مهدى عليه‏السلام با به‏كار بستن آن، حقانيت و امامت خود را اثبات و بستر مناسبى براى گرايش به آيين اسلام فراهم خواهد كرد.

امام صادق عليه‏السلام در اين باره مى‏فرمايد:

ما من معجزة من معجزات الانبياء و الاوصياء الا يظهر الله تبارك و تعالى مثلها على يد قائمنا لا تمام الحجة على الاعداء.

هيچ معجزه‏اى از معجزات انبيا و اوصيا نيست مگر اين‏كه به دليل تمام شدن حجت بر دشمنان، خداوند مانند آن را به‏دست قائم ما عليه‏السلام ظاهر خواهد كرد.

برخوردارى انسان‏ها از فطرت‏هاى پاك

بر اساس آموزه‏هاى دين اسلام، انسان‏ها فطرت‏هايى پاك و حق‏جو دارند و گرايش آن‏ها به باطل معمولاً به دليل اشتباه در شناخت مصاديق حقيقت است. وجود چنين فطرت‏هاى پاك، زمينه بسيار مناسبى است براى گرايش اهل كتاب به امام مهدى عليه‏السلام كه دعوت كننده به حق و گسترش دهنده آن است.

بيرون آوردن كتب آسمانى

كتب آسمانى در ميان پيروان اديان از جايگاه و منزلت والايى برخوردارند و بى‏گمان تأثير درخورى در اعتقادات، اخلاق و رفتار پيروان‏شان دارند. بر اساس روايات، در كتب آسمانى تحريف نشده مژده ظهور امام مهدى عليه‏السلام آمده است.

امام باقر عليه‏السلام در تفسير آيه «الذين يتّبعون الرّسول النّبى الامّى الذى يجدونه مكتوبا عندهم فى التوراة و الانجيل» (اعراف، 157) فرمودند: «يجدونه مكتوبا عندهم فى التوراة و الانجيل يعنى النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و الوصى والقائم...؛ آن را در تورات و انجيل نوشته مى‏يابند؛ يعنى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و وصى او و قائم را...» ..

و امام مهدى عليه‏السلام با كشف و استخراج كتب اصلى آسمانى از آن‏ها به عنوان اهرم مناسبى براى گسترش آيين اسلام و اثبات حقانيت خود بهره‏بردارى مى‏كند.

پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمودند:

و يجمع عيسى عليه‏السلام الكتب من انطاكيه حتى يحكم بين اهل المشرق و المغرب و يحكم بين اهل التوراة فى توراتهم و اهل الانجيل فى انجيلهم و اهل الزبور فى زبورهم و اهل الفرقان بفرقانهم .

و عيسى عليه‏السلام كتاب‏ها[ى آسمانى] را از انطاكيه جمع‏آورى مى‏كند تا اين‏كه ميان اهل مشرق و مغرب به وسيله آن‏ها حكم كند و ميان اهل تورات به توراتشان و ميان اهل انجيل به انجيلشان و ميان اهل زبور به زبورشان و ميان اهل قرآن به قرآنشان حكم نمايد.

دولت نمونه

بر اساس روايات اهل بيت عليهم‏السلام امام عليه‏السلام پس از ظهور در مكه رهسپار كوفه مى‏شود و آن‏جا را مركز حكومت خود انتخاب مى‏كند:

امام صادق عليه‏السلام در اين باره مى‏فرمايد:

دارملكه الكوفه و مجلس حكمه جامعها و بيت ماله و مقسم غنائم المسلمين مسجد السهلة...

كوفه دارالحكومه او، مسجد جامع آن، محل قضاوت او و مسجد سهله محل بيت المال و تقسيم غنايم است.

دولت محدودى كه امام عليه‏السلام قبل از فراگير شدن حركت جهانى خود در اين مناطق تشكيل مى‏دهد نمونه‏اى از دولت جهانى حضرت خواهد بود كه در آن، انسان‏ها از رشد و معنويت و عدالت و امنيت و ... برخوردارند. ايجاد چنين دولتى كه آرمان‏هاى بشريت در آن برآورده مى‏شود، چشم‏هاى دنيا را به سوى خود خيره خواهد كرد و جهانيان را به شدت مشتاق آن خواهد نمود.

رضايتمندى همگان

از ديگر شواهدى كه از اقبال اهل كتاب به امام مهدى عليه‏السلام نشان دارد، رواياتى است كه بر خرسندى جهانيان از قيام امام مهدى عليه‏السلام دلالت مى‏كند. بى‏ترديد اين خرسندى زمانى جا دارد كه اهل كتاب از او پيروى كنند و به فرمان‏هايش گردن نهند؛ چرا كه اگر قصد برافراشتن علم مخالفت و ايستادن در برابر او و اهداف او را داشته باشند جايى براى خرسندى باقى نخواهد ماند.

در اين رابطه پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مى‏فرمايند:

... يفرح به اهل السماء و اهل الارض و الطير و الوحوش و الحيتان فى البحر...

اهل آسمان و زمين، پرندگان، حيوانات و ماهيان دريا از او خرسند مى‏شوند... .

و از امام على عليه‏السلام نقل شده:

هنگامى كه حضرت مهدى عليه‏السلام ظهور كند نام مباركش بر سر زبان‏ها خواهد افتاد و وجود مردم سرشار از عشق به اوست؛ به گونه‏اى كه جز نام او هيچ نامى در ياد و زبان آنان نيست و با دوستى او روح خود را سيراب مى‏كنند.

آشكار است كه در روايات بالا اين خرسندى و خشنودى براى مسلمانان و يا گروه و جماعت ويژه‏اى نيست و تعابيرى چون ساكنان زمين و آسمان و يا مردم، عامند و همه را در برمى‏گيرند. گرچه بى‏ترديد در اين ميان دشمنان و منحرفانى نيز وجود دارند كه از ظهور او ناخشنود و خشمگين‏اند، ولى با توجه به عموميت روايات، اين عده بخش اندكى از مجموعه عظيم انسان‏ها خواهند بود.

روش‏هاى تربيتى

روش‏هايى كه امام مهدى عليه‏السلام براى تربيت مردم به كار مى‏برند تأثير بسزايى در طهارت فكرى و اخلاقى مردم داشته و زمينه را براى گرايش آن‏ها به حقيقت فراهم مى‏كند. ما در اين جا به كوتاهى شيوه‏هاى تربيتى حضرت را بررسى مى‏كنيم. البته منظور ما از شيوه‏هاى تربيتى، تربيت به معناى عام آن نيست، بلكه شيوه‏هايى است كه حضرت براى تربيت خاص ـ يعنى ايجاد زمينه مناسب براى گرايش به اسلام ـ اعمال مى‏كنند.

پيش از عصر ظهور عوامل فراوانى باعث گرايش يا تداوم اعتقاد مردم به مكاتب باطل و اديان منسوخ مى‏شوند از جمله:

الف: تربيت نادرستى كه از سوى دولت‏ها و يا اشخاص در مدارس و آموزشگاه‏ها و وسايل ارتباط جمعى به كار مى‏رود و بر اساس آن حقانيت يك دين و يا يك مكتب فكرى باطل به وسيله روش‏هاى تربيتى به دانش‏آموزان تلقين مى‏شود.

ب: موانع آشكار و پنهانى كه از سوى حكومت‏ها براى جلوگيرى از آشنايى مردم با تعاليم نجات بخش و انسان ساز اسلام ايجاد مى‏شود.

ج ـ فشارهايى كه از سوى دولت‏ها، مجموعه‏ها و افراد منحرف براى گسترش فرهنگ‏هاى نادرست و نيز رفتارهاى متناسب با آن اعمال مى‏شود.

اين‏ها و عواملى از اين دست زمينه مساعدى براى گرايش و يا تداوم اعتقاد به اديان منسوخ و مكاتب باطل را ايجاد مى‏كنند.

يكى از شيوه‏هاى تربيتى حضرت از ميان بردن زمينه‏هاى تربيت انحرافى بالا است.

در سايه اين اقدامات و تلاش‏هايى كه حضرت و ياران خاصش براى تربيت جامعه جهانى به‏كار خواهند بست، جامعه جهانى از نظر اخلاقى و عقلانى رشد چشمگيرى خواهد يافت و اين رشد و ترقى اخلاقى و عقلانى تأثير بسزايى در گرايش مردم دنيا به دين اسلام و پيوستن به امام مهدى عليه‏السلام و فرمانبردارى از او خواهد داشت.

با بررسى رواياتى كه ترسيم كننده چهره جهان در عصر ظهور هستند، به شواهد و قراين فراوانى براى اين رشد و ترقّى دست مى‏يابيم، ما به عنوان نمونه برخى از آنها را ذكر مى‏كنيم:

در ارتباط با رشد اخلاقى از جمله رواياتى كه وارد شده عبارتند از:

الف: امام على عليه‏السلام :

ولو قد قام قائمنا لا نزلت السماء قطرها و لا خرجت الارض نباتها و لذهبت الشحناء من قلوب العباد.

چون قائم ما قيام كند، آسمان بارانش را فرو ريزد و زمين گياهانش را بروياند و كينه‏ها از دل‏هاى بندگان برود.

ب: امام صادق عليه‏السلام : «... و يؤلف الله بين قلوب مختلفة و لا يعصون الله عزوجل فى ارضه؛ ...

و خداوند ميان قلب‏هاى پراكنده الفت برقرار مى‏كند و آن‏ها خداى عزوجل را در زمين معصيت نمى‏كنند.»

اين‏ها شواهدى بر رشد اخلاقى جامعه بودند و با تأمل در آن‏ها مى‏بينيم كه اين رشد اخلاقى براى گروه يا دسته معينى آورده نشده است؛ به تعبير ديگر از نظر موضوع، عام و يا مطلق‏اند. بنابراين، از آن‏ها مى‏توان عموميت رشد اخلاقى را استفاده نمود.

در ارتباط با رشد عقلانى نيز مى‏توان روايات زير را برشمرد:

الف: امام باقر عليه‏السلام :

اذا قام قائمنا وضع يده على رؤس العباد فجمع بها عقولهم و كملت به احلامهم.

چون قائم ما قيام كند، دستش را بر سر بندگان گذارد و عقول‏شان را متمركز سازد و عقل‏هاشان كامل شود.

روشن است كه واژه العباد در اين روايت عام است و «ال» آن ظهور در استغراق دارد و شامل همه بندگان مى‏شود. بنابراين، تربيت امام و رشد و ترقّى حاصل از آن تمام بشريت عصر ظهور را در بر مى‏گيرد.

ب: امام باقر عليه‏السلام :

«و تؤتون الحكمة فى زمانه؛در زمان مهدى به شما حكمت بياموزند».

ج: تمامى رواياتى كه بر رفع ظلم و جور در زمان ظهور دلالت دارند، نيز مى‏توانند شاهد خوبى براى رشد عقلانى بشريت باشند. بى‏ترديد از ميان رفتن ستم، آن هم در همه جاى دنيا و نه بخشى از آن ـ چنان‏چه مدلول روايات است ـ با ايجاد ترس و وحشت و اعمال زور و تهديد نخواهد بود؛ چرا كه عدالت برآمده از اجبار و زور سطحى و ناپايدار خواهد بود. حال آن‏كه عدالتى كه در عصر ظهور به وجود خواهد آمد، عدالت ريشه‏اى و ماندنى خواهد بود و مسلما يكى از مهم‏ترين راه‏هاى گسترش عدالت و ماندگارى آن ايجاد زمينه‏هاى فكرى و عقلانى آن است.

طرح مباحث فكرى

تربيت انسان‏ها و رها ساختن آنان از زندان‏هاى جهل و عرضه حقايق ناب به روان حق‏جوى آدميان، از برترين رسالت‏هاى انبيا و اوليا بوده است:

«هو الّذى بعث فى الاميين رسولاً منهم يتلوا عليهم آياته و يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة و ان كانوا من قبل لفى ضلال مبين»(جمعه: 2)

«او كسى است كه در ميان جمعيت درس نخوانده رسولى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آن‏ها مى‏خواند و آن‏ها را تزكيه مى‏كند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت مى‏آموزد. و مسلما پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.»

امام مهدى نيز بر اساس اين رسالت الهى با طرح مباحث فكرى و عقيدتى اقدام به اثبات حقانيت دين اسلام و آشكار كردن بطلان ديگر مكاتب و نحله‏ها خواهد نمود و بى‏ترديد در سايه تلاش‏هاى حضرت و ياوران او در اين زمينه، بسيارى به حقانيت آيين اسلام يقين پيدا كرده و به آن خواهند گرويد. در اين باره به چند روايت اشاره مى‏كنيم:

الف: امام صادق عليه‏السلام فرمود:

... لا يأتون على اهل دين الا دعوهم الى الله و الى الاسلام و الى الاقرار بمحمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم

بر پيروان هيچ دينى وارد نمى‏شوند مگر اين كه آن‏ها را به خدا، اسلام و اقرار به حضرت محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم دعوت مى‏كنند.

ب: امام كاظم عليه‏السلام :

اذا خرج باليهود و النصارى و الصائبين و الزنادقة و اهل الرّدة و الكفار فى شرق الارض و غربها فعرض عليهم الاسلام...

... چون بر يهود، نصارى، صائبين، ملحدان، مرتدّان و كفّار شرق و غرب عالم خروج كند، اسلام را بر آن‏ها عرضه مى‏كند... .

كشف ميراث‏هاى انبيا

استخراج نشانه‏ها و سمبل‏هايى كه در ميان صاحبان اديان و مذهب‏هاى گوناگون از تقدس و احترام ويژه‏اى برخوردارند، از ديگر اقدامات امام مهدى عليه‏السلام خواهد بود. امام عليه‏السلام با نشان دادن اين نشانه‏ها و سمبل‏هاى مقدس دل‏هاى مردمان را با خود همراه خواهد كرد.

امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايند:

اذا ظهر القائم عليه‏السلام ظهر براية رسول الله صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و خاتم سليمان و حجر موسى و عصاه ثم يأمر فينادى: الا لا يحملنّ رجلٌ منكم طعاما و لا شرابا و لا علفا ... فاوّل منزل ينزله يضرب الحجر فينبع منه طعام و شراب و علف فيأكلون و يشربون و دوابّهم ..

چون قائم عليه‏السلام ظهور كند پرچم رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و انگشتر سليمان و سنگ و عصاى موسى همراه وى خواهد بود. آن‏گاه دستور مى‏دهد كه ندا دهند:

آگاه باشيد كسى با خود غذا و آب و علف حمل نكند ... چون در اوّلين منزل فرود آيند به سنگ ضربه‏اى مى‏زنند و از آن غذا و آب و علف مى‏جوشد و آن‏ها (ياران حضرت) از آن مى‏خورند و مى‏نوشند و چارپايانشان نيز از آن مى‏خورند.

نزول عيسى‏بن مريم عليه‏السلام

در روايات فراوانى به نزول عيسى عليه‏السلام در عصر ظهور اشاره شده است از جمله:

الف:پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم :

... لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطوّل الله ذلك اليوم حتى يخرج فيه ولدى المهدى فينزل روح الله عيسى‏بن مريم فيصلى خلفه.

... اگر از عمر دنيا يك روز بيشتر نمانده باشد، خداوند آن را طولانى كند تا اين‏كه فرزندم مهدى در آن ظهور كند. پس عيسى‏بن مريم از آسمان فرود آمده و پشت سر مهدى نماز مى‏گذارد.

ب: امام صادق عليه‏السلام :

... ثم يظهره الله عزوجل فيفتح الله على يده مشارق الارض و مغاربها و ينزل روح الله عيسى‏بن مريم عليه‏السلام فيصلى خلفه.

... سپس خداوند مهدى عليه‏السلام را ظاهر مى‏گرداند و به‏دست او شرق و غرب زمين را فتح مى‏كند و عيسى‏بن مريم از آسمان فرود آمده و پشت سر او نماز مى‏گذارد.

تنها در كتاب منتخب الاثر بيش از 20 روايت با اين مضمون آمده است.

به شهادت تعدادى از روايات، با نزول مسيح از آسمان بيشتر مسيحيان و يهوديان به او ايمان مى‏آورند. از جمله شهربن حوشب مى‏گويد:

حجاج به من گفت: اى شهر در قرآن آيه‏اى است كه مرا خسته كرده است (و معناى آن را نمى‏فهمم) گفتم: كدام آيه؟ گفت:

 آن جا كه خداوند مى‏فرمايد: «و هيچ يك از اهل كتاب نيست مگر آن كه قبل از مرگش به او ايمان مى‏آورد». به خدا سوگند من دستور مى‏دهم فردى يهودى يا نصرانى را [نزد من] گردن بزنند و من به او خيره مى‏شوم، ولى لبانش حركت نمى‏كند تا اين‏كه نفس او قطع مى‏شود. شهر گويد: گفتم:

خداوند امر امير را اصلاح كند، مطلب آن گونه كه پنداشتى نيست. پرسيد: چگونه؟ گفتم [مراد اين است كه] عيسى پيش از روز قيامت از آسمان فرود مى‏آيد و پشت سر مهدى نماز مى‏گذارد. پس هيچ يهودى و نصرانى باقى نمى‏ماند مگر اين‏كه به عيسى قبل از مرگش ايمان مى‏آورد. پرسيد: عجب! اين تفسير را از كجا فرا گرفته‏اى؟ گفتم: از محمد بن على بن حسين بن على بن ابيطالب عليه‏السلام . حجاج گفت: به خدا سوگند آن‏را از چشمه‏اى زلال بدست آورده‏اى.

ب: محمدبن مسلم نيز از امام باقر عليه‏السلام چنين نقل مى‏كند:

... ان عيسى ينزل قبل يوم القيامة الى الدنيا فلايبقى اهل ملة يهودى و لا غيره الا امنوا به قبل موته و يصلى خلف المهدى

... عيسى پيش از روز قيامت از آسمان به دنيا فرود مى‏آيد. پس هيچ يهودى و غير يهودى باقى نمى‏ماند مگر اين‏كه پيش از مرگش به او ايمان مى‏آورد و عيسى عليه‏السلام پشت سر مهدى عليه‏السلام نماز مى‏گذارد.

با ايمان اهل كتاب به مسيح و اسلام آوردن مسيح و پيروى او از امام مهدى عليه‏السلام به يقين بخش عمده‏اى از اهل كتاب نيز اسلام آورده و به امام خواهند گرويد.

اسلام آوردن حضرت عيسى عليه‏السلام و پيوستن ايشان به آيين محمدى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم را از چند راه مى‏توان اثبات كرد:

اول: دلايلى كه ـ در جاى خود ـ بر نسخ دين مسيحيت اقامه شده است و با نسخ آيين مسيحيت تفاوتى ميان آورنده آيين مسيحيت ـ حضرت عيسى عليه‏السلام ـ و پيروان ايشان نخواهد بود.

دوم: آيات و رواياتى كه بر موظف بودن اهل كتاب به اختيار كردن دين اسلام دلالت دارد؛ چرا كه اگر اهل كتاب موظف به پيروى از آيين اسلام هستند، به طريق اولى رهبر ايشان ـ عيسى عليه‏السلام ـ موظف به اختيار اسلام خواهد بود. امام صادق عليه‏السلام در اين زمينه مى‏فرمايد:

لا يأتون على اهل دين الا دعوهم الى الله و الى الاسلام و الى الاقرار بمحمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و من لم يسلم قتلوه حتى لا يبقى بين المشرق و المغرب و مادون الجبل احد الااقرّ.

بر پيروان هيچ دينى وارد نمى‏شوند، مگر اين‏كه آن‏ها را به خدا، اسلام و اقرار به نبوت حضرت محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم دعوت مى‏كنند. پس كسى كه اسلام نياورد را مى‏كشند تا اين‏كه از مشرق تا مغرب و پشت كوه كسى نباشد مگر اين‏كه ايمان آورد.

سوم: نماز گذاردن حضرت عيسى عليه‏السلام به روش مسلمانان و اقتداى ايشان به امام مهدى عليه‏السلام در نماز نيز مى‏تواند گواه خوبى براى اسلام ايشان باشد:

در اين باره پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود:

... و قد نزل عيسى‏بن مريم عليه‏السلام كانه يقطر من شعره الماء فيقول له المهدى عليه‏السلام : تقدّم صلّ بالناس. فيقول: انما اقيمت لك الصلوة فيصلى خلف رجل من ولدى ...

... و عيسى‏بن مريم عليه‏السلام از آسمان فرود آمده است. گويا از موهايش آب مى‏چكد. پس مهدى عليه‏السلام به او مى‏گويد: مقدّم شو و با مردم نماز بگذار. و او پاسخ مى‏دهد: نماز براى تو بر پا شده است [تا تو امام جماعت شوى] پس عيسى پشت سر مردى از خاندان من نماز مى‏گذارد ...

ويژگى‏هاى امام مهدى عليه‏السلام

يكى ديگر از عواملى كه باعث گرايش اهل كتاب و بلكه همه غير مسلمانان به اسلام و پيروى آنان از امام مهدى عليه‏السلام مى‏شود، شخصيت فوق العاده و استثنايى امام مهدى عليه‏السلام است. كدام انسان سليم النفس است كه در رويارويى با آن بزرگ مرد آسمانى كه منبع زيبايى، خوبى، پاكى، صداقت، محبت، رأفت و ... است، دل از كف ندهد و واله و شيفته‏اش نگردد؟ او تجسم آدم، نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم است؛ با همان خوبى‏ها و كمالات و همچنان كه به تعبير قرآن خلق و خوى نيكوى پيامبر باعث گرايش مردمان عصر جاهليت به آن حضرت مى‏شد:

فبما رحمة من‏الله لنت لهم ولو كنت فظّا غليظ القلب لانفضّوا من حولك.

به (بركت) رحمت الهى در برابر آنان [ = مردم ] نرم (مهربان) شدى و اگر خشن و سنگدل بودى از اطراف تو پراكنده مى‏شدند.

شخصيت فوق العاده امام مهدى عليه‏السلام نيز دل‏هاى مردمان را تسخير و مجذوب خويش خواهد نمود. عدالت گسترى، دانش، زهد، جود و كرم رأفت و رحمتو عبادت برخى از اين ويژگى‏ها هستند.